عکس مربوط به اعتراضاتِ سال ۸۸ در تهران است
۲۶ اسفند ۱۳۷۷ دوران اصلاحات بود و عبدالله اجلان توسطِ حکومت ترکیه دستگیر شده بود،
کردهای ایران توی تمام شهرهای کرد نشین از فرمانداریها و مراکز مربوطه مجوز برای راهپیمایی گرفتند، و ۲ روز بعد از دستگیری اجلان در
تمام شهرهای کرد نشین راهپیمایی آرام و فقط با پلاکارد و خواندن
بیانیه برگزار شد، در شهرِ ما (بوکان در آذربایجان غربی ) هم همین روال برقرار بود تا اینکه هنگام
خواندن دوّمین بیانیه که اگه اشتباه نکنم از طرف معلمان شهر بود که بسیج و
اطلاعات ریختند و به همراهی نیروی انتظامی شروع کردن به کتک زدن و دستگیر
کردن، در عرضِ ۲۰ دقیقه جمعیت از مقابل فرمانداری پراکنده شدن و در
دستههای کوچک به خیابانها فرار کردن، هرجا میرفتیم خیابانها بسته بود و
نیروهای بسیج و انتظامی آنجا را گرفته بودند، از توی مدرسهٔ "ابوریحان
بیرونی" که دورهٔ راهنمایی را آنجا گذرانده بودم دوستام و هدایت کردم به
داخل که بتونیم از درِ پشتیِ کوچیک فرار کنیم، رفتیم و بعد به خیابانِ
بیرون از شهر رفتیم که بتونیم از درگیری دور باشیم، نیروهای انتظامی
فهمیدن و ما رو دنبال کردن، نزدیک به ۱۰ تا ۱۵۰ نفر بودیم که از طریق پلی
که شهرکِ امیرباد را به شهر وصل میکرد به امیرباد رفتیم اون شهرک فقط با ۲
پل به شهر وصل بود و ما سعی کردیم از پل دوم به شهر برگردیم که روی پل
ماشینهای بسیج و گشت و نیروی انتظامی حاضر بودند و از پشت هم که داشتن به
ما نزدیک میشدند، چارهای نداشتیم جز اینکه به پل حمله کنیم، شروع به سنگ
پرت کردن کردیم که با شلیک گلوله طرف شدیم، یک نفر رو خودم دیدم که تیر به
سرش خرده بود و بعد از چند دقیقه همه به طرف پایین پل رودخانه بود فرار
کردیم، عمق رودخانه زیاد و آب سرد بود ولی مجبور بودیم به آب بزنیم، خلاصه
انهایی که شنا بلد بودند به آن طرف آب رفتیم و بقیه دستگیر شدند. اون روز
توی شهر سنندج بیش از نفر کشته شده بودند و هلیکوپتر بر فراز شهر بود،
ولی توی شهرِ ما یک نفر جان باخت و تعداد زیادی هم دستگیر شدند که تا
سال بعد از آن هم خبری از هیچ کدام نبود.
طبقِ آمارِ غیرِ رسمی در مجموعه نزدیک به نفر در شهرهای کرد نشین کشته شدند و بیش از هزار نفر دستگیر شده بودند.
روزهای بعد از این هیچ کسی در خانه امنیت نداشت طبق گفته خانواده و
دوستام تعداد زیادی از هم محلهای هام شب دستگیر شده بودند، من بعد از ظهر همان
روز به اصرار خانواده همان روز به شهرِ مهاباد رفتم و مدتی اونجا ماندم.
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire
نظر شما بدون نظارت و سانسور پخش میشود