mardi 11 juin 2013

وقتی‌ در حال مذاکره برای کناره گیری بودید، پس این همه ناز و عشوه و نمی‌خوام و نمیشه برای چی‌ بود؟



یک شخص که خود را نماینده و کاندیدا برای ریاست جمهوری می‌داند و متوهّم‌ها و ساده لوح‌هایی‌ هم بهش امید بسته بودند در یک نصف روز ۲ بار حرف عوض کرد، گویا مصلحتِ اربابان یا همان جناح این بوده ولی‌ آیا این شخص در یک نصفِ روز تصمیم گرفته یا فهمیده باید کناره گیری کند، یا حداقل احتمالِ کناره گیری داشته است؟ ایشان بار‌ها گفته بودند پیرو مصلحت خاتمی هستند یعنی اگر خاتمی بگوید بمان میماند و اگر بگوید کناره گیری کن میکرد! پس دیگر این بند بازی‌ها و تکذیب و میان کشیدن اخلاق و ضدّ اخلاق چه بود؟ آیا پیشنهادات کافی‌ نبودند یا بازار به اندازه کافی‌ گرم نبود؟
هی تکذیب و تکذیب و چند روز انکار و چند روز شعار ( تا آخر در صحنه رقابت انتخابات خواهم ماند  ) اینها طرفدارانشان را آدم هم حساب نمیکنند که بگویند فعلا خبری نیست، میگویند میمانم و خبر پراکنی راجع به کناره گیری بی‌ اخلاقی‌ است.







3 commentaires:

  1. خفه شو تخم سگ متوهم خارج نشین. احمق های خارج نشین نشستند توی پاریس برای مردم ایران تعیین تکلیف می کنند. توهم مادر و خواهر جنده ات هستند. تخم سگ

    RépondreSupprimer
    Réponses
    1. فحش‌هات به حسابِ خانوادهٔ محترمتون واریز شد

      Supprimer
    2. اسهال طلب افسار پاره کرد

      Supprimer

نظر شما بدون نظارت و سانسور پخش میشود