lundi 12 avril 2010

نامه‌ای از یک عوضی‌ به یک تفاله!

به نظر مشکل آقای نبوی با دوستان هلند در چند نکته بود: ۱- آنها با شعار یا حسین میر حسین و الله اکبر فاصله داشتند و به جای این اراجیف عمل را انجام دادند و لانه‌های جاسوسی رژیم که مقصد و معبود دوستان آقای نبوی است را مورد حمله قرار دادند. ۲- آقای نبوی یک اپزیسون نیست بلکه یک رانده از قدرت است که در مدت گذشته و در جریان اعتراضات اخیر مردم ایران خود را به خوبی‌ در قالب یک اصلاح طلب متعهد به نظام اسلامی  نشان داده و چه بسا طرحی هم در همین راستا گذاشتند که به عینی دیدیم و نتایج آن هم احساس شد.
آقای نبوی باید همان روزی که میگفتی‌ آنها حقشان بود اعدام می‌شدند همه باورت میکردند ولی‌ با کمال پر روی کسانی‌ از تو به عنوان یک انسان شریف یاد کردند که این حرف را نزدید، ولی‌ آیا واقعیت داشت یا نه؟ با این مطلب جدیدت همه را بر این داشتی که از یک اطلأعاتی وزارت کشوری گذشته که غیر از دلقک بازی و مسخره گوی حرفی‌ ندارد چیزی جز این نباید انتظار داشت، و البته با گذاشتن‌ ای مطلب از طرف خودتان در سایت جرس بیشتر از پیش پایبندی خودت را به سفارت‌ها و امام راحل تان نشان دادید. این بار دیگه ماله کشان درگاه اصلاحات کدام حرفات را لاپوشی کنند و با کدام تحریف به بقیه بگویند ما انجا بودیم و نشنیدیم که نبوی حرفی‌ اینچنینی بزند، کسی‌ که در مطلب (مزخرف نامه) خود چنین ادبیاتی داشته باشد معلوم است که در محافل گفتن (آنها کمونیست بودند و حقشان اعدام بود) براش سخت نیست.
سخن آخر: آقای نبوی من هم به مانند یک عوضی‌ به شما یعنی یک تفاله خمینی پرست نگاه می‌کنم و این را برای خودم به رسمیت میشناسم که با کامل صداقت به شما بگویم حالم از شما و تفاله‌های چون شما به هم می‌‌خورد.

17 commentaires:

  1. چرا نمی خواهی منطقی جواب بدهی

    اگر بخواهی منتطقی فکر کنی حمله به یک سفارت چه چه سفارت ایران در هلند و چه سفارت آمریکا در ایران کار عوضی هاست

    اگر خیلی باز مایلی که بفهمی چرا عوضی گفت برو یکبار تلویزیون ملی ایران یا همون کانال مجاهدین رو نگاه بکن

    قبول هم کن جنبش سبز بیشتر به همین تفاله های خمینی وابسته است تا عوضی های مثل تو

    هر کاری هم که این عوضی ها می کنند به اسم جنبش سبز تموم می شه که حداقل افراد جنبش سبز داخل ایران نمی خوان اینجوری باشه

    RépondreSupprimer
  2. دوست عزیز به مارکسیست اعتقاد دارم غلطه، باید بگی به مارکسیسم اعتقاد دارم.

    RépondreSupprimer
  3. من یک آدم سیاسی نیستم ولی بارها به خیابان آمدم و رایم را پس خواستم و کتک خوردم، من یک آدم سیاسی نیستم ولی آنچه را جامعه ایران لازم دارد در مشی سیاسی اصلاح طلبان دیدم، من یک آدم سیاسی نیستم ولی در اطراف خود به شعاع خیلی بزرگی دیدم که مردم برای اصلاح طلبی به خیابان آمدند نه بر اندازی، من یک آدم سیاسی نیستم ولی مادری هستم که بارها تن خود را پناه فرزندانی کردم که در معرض دستگیری بودند، من وامثال من اجازه نمی دهیم که اصلاح طلبی و زجری که این چند ساله در مبارزه رویارو با استبداد سیاه کشیده اند را به این راحتی زیر سوال ببرید

    RépondreSupprimer
  4. مادر عزیز اگر واقعی‌ باشید! ما اصلاح تالاب را زیر سوال نمیبریم بلکه خودشان هر روز گندی میزنند، یک بار توی بروکسل مزخرف بافی‌ میکنند، یک بار برای هلند، یک بار هم که منکر دوستی‌ با لاجوردی میکنند! ببینیم کی‌ راست میگه؟

    RépondreSupprimer
  5. به امین ریاحی: دوست عزیز به همان اندازه که شما فکر می‌کنید گرفتن سفارت رژیم که در بهترین حالت مهمان خانهٔ اتباع خارجی‌ شیعه برای محرّم و مهمانی است (و در بقیه اوقات لانه‌ای برای جاسوسی از پناهنده ها) بد است به همان اندازه کمی‌ بیشتر برای من قابل توجه و خوب است، پس شما از زاویه دید خودتون که یک اصلاح طلب حکومتی هستید می‌بینید و من از دیده خودم که یک مخالف سیاسی نظام اسلامی هستم قضیه را میبینم. ایران در ۹ ماه اخیر برای شما به معنای باتوم و شکنجه و خشونت بوده، ولی‌ برای من و امسال من ۳۱ ساله که همینه، پس فرق بین ما و شما ۳۱ سال است.

    RépondreSupprimer
  6. ببخشید جواب بالا به نظر اول بود اشتباه شد

    RépondreSupprimer
  7. واقعی تر از آنی هستم که توضیح دادم، خیالتان راحت باشد! ضمنا به نظر من کسانی گند زدند که با تحرکات مشکوک بین المللی در زمان ریاست جمهوری خاتمی باعث تضعیف بی موقع اصلاح طلبان شدند،ضمنا هیچ وابستگی به اصلاح طلبان ندارم فقط به عنوان یک وسیله برای نزدیک شدن گام به گام به آزادی و افتخارات ملی وبین المللی به آنان نگاه می کنم. به ما ایرانیان داخل کشور کمی حق بدهید که با توجه به فرهنگ بسیار پایینی که در میان اقشار عام جامعه وجود دارد تصمیم بگیریم کدام جبهه سیاسی برای ایران واقعی تر عمل می کند، اقوام روستایی من و حتی اقوام تهرانی من که به اینترنت دسترسی ندارند به صورت فاجعه باری از احمدی نژاد حمایت می کنند، این ها را باید قدم به قدم اصلاح شوند

    RépondreSupprimer
  8. مشکل ما این است که فکر می‌کنیم باید یک به یک بسیجی‌‌ها و نااگهان و طرفدران احمدی را راضی‌ کنیم که ما هم هستیم و همیشه نقطه ضعف ما این بوده که باید به ما رحمت شود تا نقطه‌ای باشیم، دوست عزیز وقتی‌ تو میتونی‌ با ۳ میلیون تظاهرات کنی‌ در یک روز میشود حکومت را ساقط کرد و با اصلاح حکومت بسیجی‌‌ها و طرفداران رژیم را هم از اشتباهاتشان مطلع کرد! ولی‌ اینکه دست روی دست بذاریم و هر روز منتظر این باشیم فعلا بسیجی‌ و فعلا نا آگاه را قانع کنیم به درد نمیخورد، اگر ایمان دارید اکثریت هستید پس قاطع باشید، اگر هم نه که تکلیف روشن است! به نظر شما چقدر وقت لازم است تا ۵ میلیون طرفدار احمدی نژاد(با ارفاق) را راضی‌ کرد؟ و به نظر شما حتما باید تابع این اصل مسخره باشیم،یعنی راضی‌ کردن بسیجی‌‌ها و طرفدران رژیم به اینکه جون مادرتون ما هم انسانیم هستید و اگر تونستید کمتر ما را کتک بزنید و بذارید یا حسین میر حسین بگیم؟ اگر آنها اکثریت نیستند و به گفته شما افرادی نا آگاه از آنان حمایت میکنند ! به این نتیجه میرسیم که در طول این مدت چند ساله که اصلاحات ادعا دارد کار سازماندهی کرده نتونسته در بین قشر پائین جامعه جایگاه پیدا کنه و خودش را به قشر میانی و فرهیخته محدود کرده! اگر اینطور است پس لزوم ناداشته که آنها را جلب کند.

    RépondreSupprimer
  9. بله واقعا همینطوره، ما در میان قشر میانی و فرهیخته محدود شده ایم واین قشر نه اهل کشتنه نه کشته شدن! فوقش یه کم کتک بخوریم و بهش افتخار کنیم! پس اگر خشونت لازم دارید باید قشر پایین جامعه رو با خودتون همراه کنین که احمدی نژاد به خوبی تونسته این کارو بکنه، حتی پیرزنان در روز قدس دست روی مردم بلند کرده بودن و به نیت قربت الی الله مردمو میزدن، من یکی که حاضر نیستم اون پیرزنو بزنم یا بکشم شما اگه هستی بسم الله!1

    RépondreSupprimer
  10. یعنی شما از نظر من به این نتیجه رسیدید که من گفتم خشونت به کار ببریم؟

    RépondreSupprimer
  11. وقتی از یک گروه به قول شما فرهیخته می خواهیم در مقابل سپاه وبسیج ونیروی انتظامی و لباس شخصی ها وافراد نادان جامعه بایستد و مقابله خیابانی و رودررو کند چاره ای بجز خشونت باقی نمی ماند، همانگونه که قبلا دیدیم، راه دیگر برنامه هایی مثل 4شنبه سوری بود که من هم مثل احمق ها با دل خون ترقه می ترکاندم و در دل از خودم و خون شهدای سبزمان خجالت می کشیدم، باید عزا می گرفتیم نه جشن!هرکاری از ما برمی آمد انجام دادیم مطمئن باشید کوچکترین کمکاری نکردیم فقط نقطه ضعف جنبش سبز همان عدم همراهی قشر پایین جامعه وشهرستانی است که خیلی از 5 میلیون مورد ادعای شما بیشترند

    RépondreSupprimer
  12. خوب عزیز من مشکل همین جاست،
    ۱- با توجه به حرف‌های شما قشر پائین جامعه به اصلاحات عقیده ندارند که بیشتر از ۵ میلیون هستند (نق به مضمون).
    ۲- قشر سکولار جامعه بعد از حرف‌های دوباره خاتمی و جناح بندی موسوی و کدیور و امسال نبوی و غیر تا حدود زیادی دلسرد هستند.
    ۳- مردم کردستان و بعضی‌ دیگر از نقاط کشور نه به اصلاحات و نه به رژیم اعتقاد و اعتماد ندارند.
    ۴- با صفف بندیهای جدید مخالفان ۳۱ ساله رژیم به کنار پرت میشن و حتی اون یک ذره اعتمادی هم که داشتند با فضل‌های دوستان اصلاح طلب حکومتی از بین میره (نمونش حرف‌های کدیور، مهاجرانی و نبوی و حتی خود موسوی که میگه شعار ساختار شکنانه از جانب عوامل بیگانه است).
    پس نتیجه میگیرم اصلاحات مورد نظر شما در حال حاضر غیر از چند شهر بزرگ طرفدار آنچنانی ندارند، و آنچه را هم که در اوایل میدیم شور و هیجان نفس‌های بود که چندین سال خفه شده بوداز طرف تمام اقشار جامعه (هم کارگر هم دانشجو هم زنان و هم کارمندان و...) و به یکباره با تاکتیک بی‌ جا و استراتژی حفظ حکومت از طرف اصلاح طلب‌ها برای مدت زمانی‌ نه معلوم خاموش شد. اگر بخوایم نمونه این خاموشی را هم ببینیم در نظر سنجی تایم معلوم بود، ولی‌ دوستان زحمت کشیدند و هر نفر ۱۰۰۰ تا به بالا رأی دادن، و با تقلب موسوی را اول کردند که به نظر من اگر این نظر سنجی در اوایل اعتراضات بود شاید با هر بار رأی دادن، موسوی بیشتر از حالا هم رأی داشت.

    RépondreSupprimer
  13. یلدا سبزپوشjeu. avr. 15, 06:08:00 PM 2010

    خیر ،تعدادمون زیاده فقط اشکال اینجاست که قدرت حکومتی نداریم و از طرف دیگه حریفمون کاملا خشونت طلبه، این دو عامل باعث سردرگمی و نه دلسردی مردم شده،برای همین می گم اصلاح طلبان بی موقع از طرف اپوزسیون خارج از کشور تضعیف شدن یا در خیلی مواقع حمایت نشدن، همونطور که گفتم اصلاحات باید پنهانی ریشه می گرفت تا وقتی که بتونه قدرت رو به دست بگیره،این حکومت خشونت طلب پوسته خارجی خیلی محکمی داره و به قیمت خون میلیون ها نفر کوتاه نخواهد آمد، پس باید خودی ها کم کم حسابشونو برسن که با توجه به عدم صبر و تحمل ملت عجولمون چاره ای جز خونریزی برای رسیدن به پیروزی باقی نمی مونه پس به نظر من دو گزینه بیشتر نداریم یا اصلاح طلبی یا فاجعه بشری و حمام خون،اصلاح طلبان هم نمی تونن بگن مرگ بر اصل ولایت فقیه چون فوری کله پا میشن تنها کاری که ازشون براومد جایگزین کردن موسوی به جای خاتمی بود که از ملایمت جبهه اصلاح طلبی کم بشه و مبارزتر بشن که به نظر من قدم خوبی بود و فایده اش را هم دیدیم که همون به صدا در اومدن مردم بود از طرف دیگه مطمئن باش دستاورد عظیمی داشتیم یعنی همراه کردن قشر عظیمی از افراد که تا دیروز در بدنه نظام بودن و حالا با ما هستند فقط یه جرقه لازم داریم

    RépondreSupprimer
  14. نه دوست عزیز با ما نیستند با منافع خودشون هستند، اینها حتی برای جدا نشان دادن خودشون از بقیه زندنیان سیاسی حاضر هستن اعتصاب غذا را هم اسلامی کنن و بگن روز سیاسی

    RépondreSupprimer
  15. جواب شما اصلا به تفسیری که از خودتون دادین نمی خونه"یه انسان باز و بدون تعصب" بهتره در معرفی نامه خودتون تغییراتی بدین"دست هر کسی که برای آزادی وطن تلاش کند می فشارم" ضمنا برای گرفتن جوابم مراجعه نمی کنم زحمت نکش چون جوابتو می دونم

    RépondreSupprimer
  16. معذرت می خوام رفتارم درست نبود اما به هرحال حرف همدیگرو نمی فهمیم خدانگهدار

    RépondreSupprimer
  17. دوست عزیز فکر کنم داخل پرانتز را نخواندید (نه برای جیب و مقام) به نظر من اینها در همین پرانتز هستند، ولی‌ با وجود تمام اینها اگر چه اعتصاب را هم اسلامی کردند ولی‌ به دلیل زندانی بودنشان، من ازشون حمایت می‌کنم. دوست عزیز این جمله را بارها برای دوستان اصلاح طلب گفتم. من مخالف شما هستم ولی‌ حاضرم برای آزادی بیان شما جان بدم. موفق باشید.

    RépondreSupprimer

نظر شما بدون نظارت و سانسور پخش میشود