mercredi 15 mai 2013

گیریم انقلاب بد و ناممکن! چرا باید رأی داد؟






 گیریم انقلاب بد و ناممکن، چرا باید با قواعد رژیم وارد بازی بشویم که ریش و قیچی دست خودش است؟ اصلا چرا باید  رأی داد؟ وقتی‌ می‌دانیم هرکس که خودشان میخواهند از صندوق بیرون می‌آید چرا باید عنترِ مجلسشان شویم؟ اگر میشود با رأی دادن روزنه‌ای پیدا کرد چرا نمی‌شود با رأی ندادن پیدا کرد؟ یعنی رژیمی‌ را که این همه تلاش می‌کند مردم رو پای صندوق رأی بیارد و حاضر است هر وعده و هزینه‌ای را برای پای صندوق کشاندن مردم متقبل بشود، با رأی ندادن نمی‌شود مجبور به امتیاز دهی‌ کرد؟ اگر رأی دادن و پای صندوق رأی رفتن برای رژیم مهم است، پس رأی ندادن میتواند آنرا مجبور به امتیاز دهی‌ کند.

همان صفحه شطرنج که این روز‌ها مًد شده را در نظر بگیریم: وقتی‌ حریف قواعد بازی را نوشته ( و ما نمی‌‌دانیم چه چیزی نوشته است)، وقتی‌ حتی مهره‌ای برای بازی کردن  ما (غیر از آن دسته از مهره‌ها که خودش می‌خواهد) نگذاشته، وقتی‌ با همون مهر‌های که خودش گذاشته نیز شیوه حرکت را خودش بازنویسی کرده و ما نمی‌‌دانیم، وقتی‌ تمام اینها میگوید اون باید (تأکید خاص روی باید) ببرد، دیگر بازی شطرنج آیا معنی میدهد؟ چرا باید بازی کنیم؟ آیا بازی نکردن بهتر نیست؟ 
حداقل آنوقت میتوانیم بگویم ما بازی نمی‌کنیم چون شرایط را قبول نداریم و بفرما با کسی‌ که قبول دارد بازی کنید.
ولی‌ وقتی‌ که با تمام اینها باز هم تن به بازی دادیم یعنی شرایط حریف را قبول کردیم، یعنی پذیرفتیم که آنچه اون تصور می‌کند هستیم و هرچه می‌خواهد میتواند از حضور ما در کنار صفحه شطرنج بیرون بکشد، و همین است به حریف برتری میدهد، یعنی برای بازی کردن هرچه داشتیم  را زمین بگذاریم و بدهکار هم باشیم.
ولی‌ وقتی‌ بازی نکردیم و از آنجایی که اون محتاج است به بازی کردنِ ما ( اگر محتاج نبود که این همه بند و بساطِ بازی را جور نمیکرد) مجبور میشود امتیاز بدهد و شرایط را کم کم آنطور که به سمت تعادل برود تغییر دهد.




10 commentaires:

  1. فقط موضوع این است که اینجا زندگی واقعی ماست نه صفحه ی ساده ی شطرنج که بتوان کودکانه قهر کرد و به گوشه ای خزید و به حریف پررو گفت برو با یکی دیگه بازی کن. حریف می تواند این صحنه را مثل حمص و حلب بر سر ما خاکستر کند دوست من!!

    RépondreSupprimer
    Réponses
    1. راه حلی بهتر از مقاومت منفی نیست در سیرکهای اخوندها شرکت نکنید در انتخابات فرمایشی که رای ها بصورت میلیونی جابجا میشود شرکت نکنید

      Supprimer
    2. رای دادن!! یعنی اقای جمهوری اسلامی ٣٤ سال کردی بکن اونجات درد نکنه ایشالله !٤ سال دیگم بکن توکه دست به کردنت خوبه..قربونت فقط فاعلین رو زیادتر کن مردم معطل نشن

      Supprimer
    3. Ce commentaire a été supprimé par l'auteur.

      Supprimer
    4. مطمئن باش همان زندگی‌ شما زندگی‌ خانوادهٔ من هم هست، چطور برای رأی دادن میشود از مثال شطرنج استفاده کرد، ولی‌ برای رأی ندادن نمی‌شود؟

      Supprimer
  2. دوست عزیز
    چون در پست قبلی مرا به این پست ارجاع کردید این یکی را هم خواندم

    امروز هاشمی جزو جناح قدرتگرای رژیم نیست و انتخاب شدنش میتواند فرصتی برای برون رفت از اوضاع باشد. من به انقلاب معتقد نیستم و فکر میکنم که جامعه ایران امروز پس از تجربه ناکام سال ۵۷ و تبعات آن به اندازه کافی پیشرفت کرده است که بتواند مسائل خود را از طریق مبارزه مدنی حل کند.ـ

    در ضمن رای دادن در سال ۸۸ بیهوده نبود و به جامعه ایران تکانی داد که اثرات آن برگشت باپذیر است. امروز جامعه باز هم بیشتر پیشرفت کرده و جناح اقتدار گرای رژیم که در آن زمان متحد بود ده تکه شده است و این شانس که بتوانیم یک گام به پیش برداریم را باز هم بیشتر میکند

    در خاتمه پیشنهاد میکنم سری به لینک زیر بزنید چون توضیحات آن در این پاسخ نمیگنجد
    با درود

    ده دلیل معتبر برای رای ندادن به هاشمی

    http://www.itanz.net/2013/05/post_300.php

    RépondreSupprimer
  3. اون لینک که ارجاع دادید مزخرفِ محض بود، البته ببخشید که رک گفتم. ولی‌ در مورد اینکه فعلا هیچ چیز معلوم نیست که آیا رفسنجانی رد صلاحیت میشود یا قبول میشود، بعد هم خودش اعلام کرده اگر هم باشد با اجئزه و ساله دیدِ رهبر است، یعنی میفرمائید رفسنجانی سر رهبر رو شیره ماله و گفته آقا اجئزه بدید بیعم من با شما هستم، ولی‌ در عمل علیه آنچه رهبر می‌خواهد عمل می‌کند؟

    RépondreSupprimer
  4. سلام
    کلمه مزخرف کلمه زشتی است که من در مورد نوشته های شما به کار نبردم. باید بگویم که ده پاسخ آن خانم از نوشته های شما بسی هوشمندانه تر است.ـ

    از پاسخ آخر شما اینطور بر می آید که شما با برخورد سیاسی آشنا نیستید و و گویش و کنش سیاسی را با رابطه بین افراد عادی یکی میکنید.ـ
    متاسفانه باید خدمت شما عرض کنم که ولایت فقیه اصل پنجم قانون اساسی است و امروز هیچ کس نمیتواند در خارج از چارچوب این قانون نامزد رئیس جمهوری شود. آنهم کسی مثل رفسنجانی با این همه دشمن در بدنه رژیم. در ضمن از او انتظار نمیرود که حتما ضد ولایت باشد.ـ

    چیزی که باید دید این است که آیا رئیس جمهور آینده ایران سعی خواهد کرد جامعه ایران را باز هم بیشتر در چاه استبداد و تاریک اندیشی فرو برد یا قدم هایی در جهت باز کردن فضا و حل مسائل عاجل ایران بردارد. به نظر من بهترین کسی که در شرایط واقعا موجود میتوان به او امیدی بست رفسنجانی است ـ

    نگارنده این خطوط مدت ۲۶ سال از رای دادن در انتخابات رژیم خودداری میکرد و فقط از سال ۸۸ به این نتیجه رسید که در بعضی انتخابات باید رای داد. انخابات ۸۸ بر خلاف ظواهر استبداد شکن بود و صف اقتدار گرایان را تا به امروز در تزلزل ، نگرانی ، پراکندگی و ندانم به کاری قرار داد و جامعه مدنی ایران را یک گام بزرگ به پیش برد. انتخابات ۹۲ باز هم خطیر تر و تعیین کننده تر است. فرصت را از دست ندهید ! ـ

    شما چه به شکل فعال و چه به شکل منفعل برای چهار سال آینده ایران دو انتخاب دارید : مصباح یزدی و یا رفسنجانی. ـ
    این گوی و این میدان!ـ

    RépondreSupprimer
  5. برای این گفتم مزخرف چون کلمهٔ شایسته تری را پیدا نکردم.

    مقداری از آنرا برایتان مینویسم (( دلیل۶: هاشمی همان کسی است که در خیلی از اتفاقات تلخ سه دهه اخیر نقش داشته‌است. نتیجۀ منطقی: همۀ ما، فرشته‌ایم ولی هاشمی استثنائاً بر خلاف ما که مدام در حال تجدید نظر در اعمال و افکارمان بودهایم مرغِ نظرات و اعمالش همیشه یک پا داشته‌است و همان هاشمی سابق است)) اینکه ما اشتباهی مرتکب شده باشیم با اینکه شخصی‌ جنایتی و قتلی و ترری مرتکب شده باشد برای ایشان یکی‌ است، تجلیل جنایت‌های هاشمی‌ در این حکومت به اشتباه مزخرفِ محض است.

    (( دلیل۷: چه فایده‌ای دارد؟ بر فرض هم که هاشمی انتخاب شود. چه گلی میخواهد به سرمان بزند؟

    نتیجۀ منطقی: دوران احمدی‌نژاد سرسوزنی با دوران خاتمی و هاشمی فرق نداشت .)) خیر حداقل با دورهٔ رفسنجانی فرقی‌ نداشت که هیچ بهتر هم بوده است، تورم ۵۰ در صد و تعطیلی سفارت خانه‌ها و فساد و دزدی در ارگان‌های تحت نظارت جناب رفسنجانی، قتل‌ها و کشتار و اعدام‌های سیاسی مخفیانه در داخل و خارج از کشور؟ احمدی نژاد با تمام پستیش رو سفید تر از رفسنجانی است.

    (( دلیل۴: هاشمی را فقط آورده‌اند تا تنور انتخابات را گرم کند، وگرنه نتیجه مشخص است.

    نتیجۀ منطقی: هاشمی با هماهنگی بعضی مقامات، آمده‌است تا چند روزی هیزم انتخابات شود و خودش را خراب کند و برود پی کارش... )) خود ههشی اعلام کرده بود با صلاحدید رهبر و اقتدی رهبر میایم.

    (( دلیل ۲: حالا فرض کن من توی انتخابات فعالیت کنم. چه اثری دارد؟

    نتیجۀ منطقی: من همین پای فیسبوکم بنشینم انقلاب می‌شود و بعدش مملکت می‌شود بهشت برین. )) از دنیا ۲ چیز را بلد است، یا شرکت در انتخابات یا پای فیسبوک نشستن، روشنگری و آگاه سازی و فعالیت برای نهاد‌های مردمی و مستقل و تشکل‌های مستقل کشک.

    (( دلیل۵: اگر ما شرکت نکنیم میزان مشارکت پایین میآید و نمی‌توانند روی حضور پرشور مردم مانور بدهند.

    نتیجۀ منطقی: هر وقت شرکت نکردیم، مسئولین با اعلام میزان پایین مشارکت مردم عزای عمومی اعلام کردند و صداو سیما این حضور کمرنگ را فرو کرد توی چشم جهانیان . )) هیچ وقت نشده مردم به اتفاق اکثریت تحریم کنند تا بوده شرکتِ اکثریت بوده و همیشه هم خوراکِ رسانه‌‌ها و تبلیغات رژیم بوده، یک بار هم خوراک و تبلیغ نباشید ببینیم این تجربه به کجا میرود.

    (( دلیل۹: مردم که به هاشمی رای نمی دهند،من چرا بیخود بروم پای صندوق؟

    نتیجۀ منطقی:من برگ چغندری بیش نیستم. )) البته که برگ چغندر هستید واگر نه وقتی‌ حتی یک برنامه تدوین شده از رفسنجانی پخش نشده و هنوز معلوم نیست تائید صلاحیت میشود یا نه، دهل و زرنا به دهان نمیگرفتید.

    RépondreSupprimer
  6. دوست گرامی
    شاید شما عادت به خواندن گویش های سیاسی جمهوری اسلامی ندارید
    مثلا شما راجع به هاشمی میگویید : «خود هاشمی اعلام کرده بود با صلاحدید رهبر و اقتدی رهبر میایم» در حالیکه جمله دقیق این است :ـ

    من بدون موافقت ایشان، وارد عرصه نخواهم شد چون اگر ایشان موافق نباشند نتیجه ای که به بار می آید معکوس خواهد بود.ـ

    و یا :ـ

    اگر بخواهد شرایطی بوجود بیاید که بین من و رهبری حالت نزاع و اختلاف بوجود آید همه ما ضرر خواهیم کرد.ـ

    این جملات را باید در چارچوب فضای سیاسی ایران خواند نه فرانسه !ـ
    این افشای دیپلماتیک کار شکنی های خامنه ای در تمام دولت های قبلی است. با توجه به اینکه در ایران هیچکس به ویژه هیچ سیاستمدار حق ندارد از احتمال مخالفت بابه اصطلاح رهبر دم بزند چون همه باید گوش به فرمان باشند.ـ

    در جاهای دیگر و به کرات گفته است که کلید حل مسائل در دست رهبر است. معنی مستقیم این جمله این است مسئولیت ادامه وضع موجود نیز با خامنه ایست .ـ


    و بالاخره شما فکر میکنید که «احمدی نژاد با تمام پستیش رو سفید تر از رفسنجانی است« از این لحاظ واقعا متاسفم. با دوستانتان صحبت کنید شاید کسی به شما توضیح بدهد که هیچ رئیس جمهوری به اندازه احمدی نژاد به وجهه ایران و ایرانی آسیب نزده است

    اگر بخواهم به تک تک جمله های دیگرتان پاسخ بدهم خیلی طولانی میشود اما فقط خواهش میکنم لطفا فکر نکنید که من هوادار هاشمی هستم.ـ
    از نظر من آمدن او فقط قدمی است به جلو در شرایط فلکت بار جامعه ـ

    RépondreSupprimer

نظر شما بدون نظارت و سانسور پخش میشود